فضای منفی

ساخت وبلاگ
صدای باران است که میشنوم. چرخ ماشین ها آبها را می‌شکافند و این آشناترین صداست.اما آنقدر گرگ باران دیده ام که دیگر پرده را کنار نمیزنم. چه فرقی می کند؟‌ منظره همان منظره بیست و پنج شش سال پیش است..‌. عجیب گیر کرده ام در این محله در این خیابان در این ساختمان در این خانه در این اتاق. و انگار قرار نیست بیرون بیایم. پس همینجا هم من را دفن کنید...  همسایه ها می روند و می آیند... گربه ها متولد میشوند و می‌میرند. اما من مثل یک تکه سیمان جزئی از در و دیوار این خانه شده ام. دو روز پیش پسرخاله ام هم رفت دنبال زندگی اش. همان نوزاد زشتی که در هشت سالگی دستی به سر و گوشش کشیدم. حالا گنده شده و خیال دارد برود کانادا. همه می روند... نوزادی همه شان را دیده ام . بغلشان کرده ام برایشان مادری کرده ام... و حالا در این مسابقه کنار اینها احساس عقب افتادگی می کنم. احساس یک جور شکست در برابر موجوداتی که تا چند وقت پیش به نظر یک مشت بچه ی خل و چل می رسیدند. همه ابرهایی هستند که در آسمان تغییر شکل می دهند و من همان هستم که آخرین شادی اش برمیگردد به قبولی در کنکور. در رشته ای که دوست داشتم. دیگر چیزی یادم نیست جز نشدن و نشدن.امروز به محض بیدار شدن خوابهایم یادم رفت. زندگی خواب تر از خود خواب است. قرص های صبح را با نسکافه پایین دادم. سالاد ماکارونی دیشب را به جای صبحانه خوردم. کمی فکر کردم که خواهرم دیشب از چه رنج میکشید و به جای او من هم رنج کشیدم. تنفس پدرم را چک کردم... عکس سگ خواهرم را تماشا کردم و کمی شاد شدم. همان طور که مادرم در آشپزخانه راه می‌رفت نقاشی ام را تمام کردم و بعد دلم مثل همیشه گرفت. ده دقیقه دیگر شب تمام می‌شود و فردا میشود... هواشناسی میگوید فردا بارانی است. هرچه میخواهد باشد... فضای منفی...ادامه مطلب
ما را در سایت فضای منفی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : negativespaceo بازدید : 102 تاريخ : چهارشنبه 28 ارديبهشت 1401 ساعت: 14:08

ستاره ای خاموش در درونم هست که میلیونها سال پیش مرده اما هنوز گاهی وسط روزمرگی ها پت پت میکند و مرا به پیش رفتن به برخاستن و جنگیدن فرا می خواند. او برای دقایقی همه چیز را برایم شدنی و محال می کند... معمولا پنج شنبه ها و جمعه ها وقتی اوقاتم را روی تختم به بطالت می گذرانم ناگهان  نورش تمام ظلمت اطرافم را می درد... در آن یک لحظه احساس قدرت می کنم ... فکر میکنم چقدر انرژی و انگیزه دارم برای برداشتن مانع ها. اضافه وزن... بی پولی... بی تحرکی... بلند می‌شوم اول اتاقم را مرتب میکنم. اتاقی که دیگر برایم ماهیت قبری تاریک و تنگ دارد. در سی و شش سالگی آرزوی شش سالگی ام را به دست آورده ام! اتاقی از آن خود! اما ممنون... دیگر نمی خواهم این گور آراسته را... که پنجره اش به خیابانی شلوغ باز می شود که روزها وانتی های بلندگو به دست خستگی ناپذیر با صدای نکره شان عرصه را از آنچه که هست تنگ تر می کنند. کتابهایم را گردگیری میکنم. کف اتاق را جارو میکنم حمام میروم و تمیز میشوم... در زیر دود معطر عود و شاید بعد از پک به یک سیگار نازک برنامه ای تنظیم میکنم که با عمل به آن میشود همه ی نشدنی ها را شدنی کرد اما صبح شنبه انگار همه ی آن نقشه ها قصه ی شبانه ای بوده که تمام شده و حقیقت چیز زشت تر و ضمخت تری است از آنچه قصه گو در گوشم نجوا کرده بود... از حوصله و انرژی و انگیزه خالی ام... خوابم می آید . دوست دارم خودم را در پتو بپیچم و از آب سردی که مجبورم به صورتم بپاشم و در دهانم بگردانم متنفرم... از اینکه به خاطر پول حاضرم هر کس و  نا کسی را تحمل کنم به خودم بد و بیراه میگویم. در خیابان سوزسرد زمستان آزارم میدهد میخواهم از سردی آن و از نگاه ناپاک و زشت نگهبان توالت عمومی سر پارک به گرمای مترو پناه فضای منفی...ادامه مطلب
ما را در سایت فضای منفی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : negativespaceo بازدید : 91 تاريخ : دوشنبه 25 بهمن 1400 ساعت: 11:35

همیشه همه چیز خیلی خوب شروع میشه... همه خیلی اهل مطالعه و خیلی لارج و مودب و باحال و انتلکتوئل تشریف دارن... خیلی مشتاقن که نوشته هاتو بخونن و معمولا اونها هم چیزی دارن که تو بخونی... یا اگه نداشته باشن درکشو دارن. به این ترتیب رابطه ها کاملا با یک تبادل فرهنگی روشنفکرانه شروع میشه. بحثها و گفتگوها که اوایل در کافه ست اغلب حول محور ادبیات و سینما میچرخه... و طرف خیلی مبادی و آداب و جنتلمن و بعضا عاشق پیشه ست و در مجموع همه چی خیلی خوب و به قول امروزی ها اوکی پیش میره... تا اینکه بعد از گذشت مدت نسبتا کوتاهی از رابطه، کم کم نقابها کنار میره و میفهمی که با چه احمق فضای منفی...ادامه مطلب
ما را در سایت فضای منفی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : negativespaceo بازدید : 198 تاريخ : پنجشنبه 25 شهريور 1395 ساعت: 18:25

سه، چهار سالي هست كه خبر مي‌رسد سريال شهيد چمران قرار است براي تلويزيون به سرانجامي برسد. بعد از ساخت «چ» ابراهيم حاتمي‌كيا كه نسخه دو ساعتي از زندگي اين شهيد بود، توليد سريالش توسط جليل سامان قطعي‌تر شد، اما اين وسط خبرهايي شنيده مي‌شود كه انگار ماجرا يكباره رها شده و مي‌رود تا ديگر همه چيز در سكوت تمام شود! سريالي كه احتمال توليدش در 50 و اندي قسمت هم به گوش مي‌رسيد؛ تصويري كلي با جزئيات از زندگي مصطفي چمران كه با توجه به سابقه سريال‌سازي جليل سامان، مي‌شد روي كاري آبرومند حساب كرد. ولي گويا همه چيز رسماً خوابيد. ادعايي كه در صحبت‌هاي ديروز مهد فضای منفی...ادامه مطلب
ما را در سایت فضای منفی دنبال می کنید

برچسب : چمران,چمران اهواز,چمران رشت,چمران کرمان,چمران بیمارستان,چمران سینما,چمران مهدی,چمران هتل شیراز,چمران فرزندان,چمران دانشکده, نویسنده : negativespaceo بازدید : 163 تاريخ : پنجشنبه 25 شهريور 1395 ساعت: 18:25

آقاي سامان بالاخره كار خودش رو كرد D:     به گزارش جام جم آنلاین به نقل از روابط عمومی سریال «نفس»، تدوین این سریال به تهیه‌کنندگی سیداحمد کاشانچی و محمود رضایی که از دوشنبه دهم خرداد در تهران مقابل دوربین رفته است، با پیوستن حسن حسندوست به پروژه، آغاز می شود. این تدوینگر باسابقه که کارنامه پرباری در عرصه سینما و تلویزیون دارد، فعالیت هنری خود را از سال 1358 آغاز کرده و تاکنون تدوین بیش از 60 فیلم سینمایی از جمله «شهر موش‌ها»، «اجاره‌نشین‌ها»، «مادر»، «بانو»، «کیسه برنج»، «رنگ خدا»، «تولد یک پروانه»، «رسم عاشق‌کشی»، «بید مجنون»، «یه حبه قند»، «آقا فضای منفی...ادامه مطلب
ما را در سایت فضای منفی دنبال می کنید

برچسب : نفس عمیق,نفس الحنين,نفس اماره,نفس تنگی,نفس الحنين تامر حسني,نفس چت,نفس نفس,نفس الحنين كلمات,نفس بازغی,نفس بریده, نویسنده : negativespaceo بازدید : 128 تاريخ : پنجشنبه 25 شهريور 1395 ساعت: 18:25

علی معلم را با موهای نقره ای، صدای باس،  انگشترهای متعدد فیروزه، کفشهای روشن و چهره ای برافروخته در میزگردهای تلویزیونی به یاد می آورم که معمولا متکلم وحده است و بدون تپق حرف میزند حرف میزند و حرف میزند. مجله ی دنیای تصویرش را هم یکی دو بار خریدم و هر سال یکی از تفریحات سالمم نگاه کردن به تصاویر جشن حافظ است و فرش قرمزی که زیر پای سلبریتی ها گسترده میشود با حضور ثابت شیلا خداداد و شوهر جراح فک و صورتش، آنا نعمتی، یغما گلرویی و دیگران!  زنها با مانتوهای عجیب و غریب و آرایش غلیظشان بین جهان سوم و هالیوود به قول شاملو هاج و واج مونده معلق اند و رقابتی پنها فضای منفی...ادامه مطلب
ما را در سایت فضای منفی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : negativespaceo بازدید : 142 تاريخ : پنجشنبه 25 شهريور 1395 ساعت: 18:25

کاش یه جایی رو داشتم که میتونستم فریاد بزنم... و هیچکس صدامو نشنوه. یه جایی مثل همینجا اما واقعی.
در محاصره ی آدمها دارم دیوونه میشم. اگر داد بزنم یه عده ای از ناراحتی من ناراحت میشن و یه عده ای خوشحال... و همه شون فکر میکنن دیوونه شدم.  این روزها بدترین روزهای عمرمه. 

فضای منفی...
ما را در سایت فضای منفی دنبال می کنید

برچسب : فریاد زیر آب,فریاد,فریاد مورچه ها,فریاد شجریان,فریاد نیمه شب,فریاد زیر آب داریوش,فریاد به انگلیسی,فریاد چت,فریاد عشق,فریاد مازیار, نویسنده : negativespaceo بازدید : 202 تاريخ : پنجشنبه 25 شهريور 1395 ساعت: 18:24